به گزارش خبر‌نگار جوان، شامگاه 14 آذر ماه سال گذشته کارکنان درمانگاه مهرگان در کیانمهر کرج به پلیس خبر دادند که دو پسر جوان دختر زخمی را برای مداوا به درمانگاه آورده‌اند. همزمان با درمان دختر نوجوان مأموران پلیس هم خود را به درمانگاه رساندند. دختر نوجوان که شیدا نام داشت با جملاتی بریده گفت دو پسر جوان او را از دست مردی هوسران نجات داده‌اند. او توضیح داد: ساعتی قبل از شهرک نور سوار یک پژو مسافربری شدم تا به خانه‌مان بروم. وقتی در صندلی جلو سوار ‌شدم دو پسر جوان هم که مسافر بودند، در صندلی عقب نشسته بودند و داشتند‌ آش نذری می‌خوردند.
آنها به من هم تعارف کردند اما تعارفشان را رد کردم. راننده مسافتی را که طی کرد، دو پسر جوان در حالی که هنوز مشغول خوردن آش بودند، پیاده شدند و من با راننده تنها شدم. بعد هم راننده به راهش ادامه داد تا اینکه ماده‌ای را به صورتم پاشید و من بیهوش شدم. لحظاتی بعد با شنیدن صدای ماشین‌های سنگین دوباره به هوش آمدم و متوجه شدم راننده در جاده‌ای خلوت در صندلی جلو در حال تعرض به من است. 

وحشتزده شروع به جیغ کشیدن کردم اما او دهانم را گرفت تا کسی فریاد من را نشنود. وقتی مقابلش مقاومت کردم، چاقویی زیر گلویم گذاشت و گفت من را می‌کشد. همان لحظه متوجه دو پسر شدم که سوار یک موتور و در حال عبور بودند. بنابراین توان خود را جمع و شروع به جیغ کشیدن کردم. آنها متوجه من شدند و به طرف ماشین حرکت کردند. 

راننده وقتی متوجه دو پسر جوان شد، ترسید و مرا از ماشین به بیرون پرتاب کرد. بعد هم پشت فرمان نشست و از محل دور شد. بعد هم دو پسر جوان به سراغم آمدند و پلیس و خانواده‌ام را از ماجرا با‌خبر کرده و مرا به درمانگاه منتقل کردند. دختر جوان ادامه داد: وقتی راننده می‌خواست مرا بیرون بیندازد، تلفن همراهش را که روی صندلی افتاده بود، برداشتم. 

سپس دو پسر جوان مورد تحقیق قرار گرفتند. آنها گفتند در حال عبور از جاده بودیم که صدای جیغ دختر جوان را از داخل ماشینی که کنار جاده پارک شده بود، شنیدیم. وقتی به طرف ماشین حرکت کردیم، راننده پشت فرمان نشست و حرکت کرد. او در حال حرکت دختر را به بیرون پرتاب کرد و گریخت. ما هم برای کمک به سراغ دختر نوجوان رفتیم. 

در حالی که گزارش پزشکی قانونی نشان داد دختر نوجوان مورد آزار قرار گرفته است، مأموران پلیس آگاهی با رد‌یابی تلفن همراه مرد میانسال تحقیقات خود را برای دستگیر او دنبال کردند و سرانجام هویت او به نام کامران- 51ساله شناسایی شد. زمانی که مأموران برای دستگیری متهم راهی خانه‌اش شدند، فهمیدند وی محل زندگی خود را تغییر داده است. سرانجام مأموران سه روز بعد از حادثه متهم را در اتوبان قزوین- کرج دستگیر کردند. متهم گفت: من متأهل هستم و سه فرزند دارم. وی در اولین بازجویی‌ها به جرم خود اقرار کرد و گفت بعد از اینکه با دختر نوجوان تنها شدم وسوسه شدم به او تعرض کنم. بعد هم به صورتش ماده‌ بیهوشی پاشیدم و... بعد از انجام تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه اول دادگاه کیفری استان البرز فرستاده شد و متهم مقابل هیئت قضات به ریاست قاضی هدایت رنجبر پای میز محاکمه حاضر شد. 

در ابتدای جلسه شیدا در جایگاه ایستاد و بار دیگر به تشریح حادثه سیاه پرداخت. او گفت: آن روز اگر دو پسر موتور‌سوار نبودند، این مرد شیطان صفت مرا می‌کشت. سپس متهم در جایگاه ایستاد و در دفاع از خود گفت: من قبول دارم که با شیدا رابطه برقرار کرده‌ام اما او خودش به رابطه با من راضی بود. دفاعیات متهم اما از سوی هیئت قضائی پذیرفته نشد و قاضی رنجبر بعد از شور با اعضای دادگاه و بررسی محتویات پرونده، کامران را به اعدام محکوم کرد.