سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وصل شورانگیز مادربزرگ و نوه پس از52 سال

ک زن بحرینی که سال‌ها چشم‌انتظار خانواده مادری‌اش بود پس از 52 سال دوری، آنها را که در شیراز زندگی می‌کردند، ملاقات کرد.

وصل شورانگیز مادربزرگ و نوه پس از52 سال

 سال 1337 یک دختر 17 ساله شیرازی پس از ازدواج با یک مرد بحرینی که معلم بود، برای ادامه زندگی به کشور بحرین رفت. او از طریق نامه با خانواده‌اش در ارتباط بود. این زوج در دومین سال زندگی مشترکشان صاحب فرزند دختری شدند اما هنگام تولد کودک، مادر ایرانی‌اش فوت کرد. پدر خانواده پس از مرگ همسرش، موضوع را به خانواده وی که در شیراز سکونت داشتند، خبر نداد.

پس از مدتی وقتی خانواده زن ایرانی نامه‌ای از دخترشان دریافت نکردند، برای اطلاع از وضع دختر خود، از ایرانیان ساکن بحرین که به شیراز می‌آمدند، سراغ فرزندشان را می‌گرفتند اما تلاش‌هایشان بی‌نتیجه بود. مدتی بعد داماد خانواده به ایران آمد و مرگ همسرش را به خانواده او خبر داد. هر چقدر خانواده زن فوت شده از او خواستند نوه‌شان را به آنها تحویل دهد، اما مرد بحرینی با این درخواست مخالفت کرد و فقط تا چند سال عکس کودک را برای آنها ارسال می‌کرد. پس از شش ساله شدن کودک، دیگر خبری از وی نمی‌گیرند و نشانی از پدر وی نمی‌یابند. آنها از آن موقع به بعد برای یافتن نوه خود تلاش کردند تا سرانجام پس از 52 سال توانستند نشانی از نوه‌شان را که ازدواج کرده و در یکی از مناطق بحرین زندگی می‌کرد، پیدا و برای نخستین بار با او در شیراز زادگاه مادری‌اش دیدار کنند.

مادربزرگ ایرانی پس از 52 سال چشم‌انتظاری، نوه‌اش را در حالی یافته که او نیز مادربزرگ شده و نوه دارد.

مادربزرگ همیشه در حسرت دیدار نوه‌اش بود

مادربزرگ درباره نحوه جدایی‌شان به خبرنگار ما گفت: وقتی دخترم همراه شوهرش به بحرین رفت، از طریق نامه با هم ارتباط داشتیم اما پس از مدتی او دیگر نامه‌ای برایمان نفرستاد، نگرانش بودم و دلم برای دخترم شور می‌زد. پس از مدتی شوهرش به شیراز آمد و به ما اطلاع داد که دخترم هنگام زایمان فوت کرد. اما دختری از او به یادگار مانده است. باور نمی‌کردم دخترم را برای همیشه از دست داده باشم.

وی اضافه کرد: با شنیدن خبر مرگ دخترم ضربه سختی به ما خورد و برای این‌که تنها یادگار دخترم پیش ما باشد، از دامادم خواستم نوه‌مان را به ما تحویل دهد، اما او از این کار خودداری کرد. فقط چند عکس از نوه‌ام داشتم و هرگز او را ندیده بودم. در این مدت خیلی تلاش کردم تا پیش از مرگم برای یک بار هم شده نوه‌ام را که تنها یادگار دخترم بود، ببینم اما نتیجه‌ای نداشت و دیدار او برایم یک آرزو شده بود.

عکس خانوادگی دختر بحرینی راز گشود

مادربزرگ درباره یافتن نوه‌اش گفت: همسایه یکی از دخترانم، فامیلی در بحرین داشت و گاهی به ملاقات وی می‌رفت. چند ماه پیش این زن ماجرای دوری من و نوه‌ام را شنید و عکس‌هایی از دوران کودکی نوه‌ام و ازدواج مادر و پدرش و نیز تعدادی عکس خانوادگی‌مان را با خود برد تا شاید در بحرین از طریق آشنایان خود، بتواند ردی از نوه‌ام پیدا کند.

وی یادآور شد: این زن در بحرین به جستجو پرداخت تا سرانجام چند شماره تماس از افراد مختلف پیدا کرد و در تماس با آن شماره‌ها سرانجام در یکی از تماس‌ها متوجه شد مادر فوت‌شده یکی از آنها، یک زن ایرانی بوده که در ادامه نشانی منزل وی را گرفته و به دیدنش رفته و عکس‌ها را به وی نشان داده و زن عرب با دیدن عکس‌ها و مطابقت آن با نمونه‌ای از عکس مادر و عکس دوران کودکی‌اش اطمینان یافته خانواده مادری‌اش در جستجوی وی هستند.

زن سالخورده که چند هفته پیش با نوه‌اش و شوهر او پس از 52 سال دیدار کرده بود، درباره این ملاقات می‌گوید: پیش از این دیدار من و خانواده‌ام چند بار تلفنی با نوه‌ام و خانواده‌اش صحبت کردیم. خیلی خوشحال بودم و فقط اشک می‌ریختم. روزها را می‌شمردم تا لحظه دیدار فرا برسد و من بتوانم نوه‌ام را پس از این همه سال ببینم. نمی‌دانستم او شبیه دخترم است یا خیر؟

نوه، خودش مادربزرگ شده بود

وی اضافه کرد: وقتی نوه‌ام با پرواز هوایی به شیراز آمد، همراه خاله‌ها، دایی‌ها و دیگر نوه‌هایم به استقبالش رفتیم. در میان مسافران در جستجوی گمشده‌ام بودم تا سرانجام متوجه یک زوج عرب‌زبان شدیم که در محوطه فرودگاه منتظر بودند. وقتی نگاهم به آن زن مسافر افتاد، خیلی شبیه دخترم بود. همان‌جا نام نوه‌ام را صدا زدم و وقتی برگشت و مرا دید، بی‌اختیار اشک در چشمان هر دویمان حلقه زد و همان‌جا فهمیدم او گمشده‌ام است و همدیگر را در آغوش گرفتیم و گریستیم.

مادربزرگ ادامه داد: در گفتگو با نوه‌ام متوجه شدم در این مدت او همراه پدر و عمه‌اش که مجرد بوده، در بحرین زندگی می‌کرده و سه ماه پس از ازدواج نوه‌ام، پدرش فوت می‌کند. او از این‌که نمی‌دانسته خانواده مادری‌اش چه کسانی هستند، در رنج بوده و آرزو می‌کرده آنها را پیدا کند و اکنون پس از 52 سال به آرزویش رسید. نوه‌ام اکنون دارای سه دختر و یک پسر است و هشت نوه دارد.

در پی این دیدار شوق‌انگیز درصدد بودیم تا با نوه این پیرزن شیرازی هم گفت‌وگو کنیم اما وی همراه همسرش به محل زندگی‌شان در بحرین بازگشته بود.




تاریخ : سه شنبه 91/9/21 | 3:45 عصر | نویسنده : پوررحیمی | نظرات ()